جنگجوی وطن

جنگجوی وطن (مرزبان) دمش را می‌نهد بر دوش دشمن، وقت جَستن می شود یلی پرزور می‌آید، نهیبش لرزه بر تن می شود دلی بی باک دارد،قامتی رعنا کفن پوشد به سر ندارد ترس از جانش، اگر تهدید کشتن می شود تنش مالام از غیرت،بجنگدتا رود جانش زتن غرورش ارج میهن شد، افولش دیده بستن می شود زبانش یا علی گوید،نهد بردوش خودپرچم چوگل مرامش صدق و پاکی‌ها حرامش دل شکستن می شود ندیدم جنگجویی در وطن مانند او باشدکسی دلی ایثارگر دارد، کمش از خود گذشتن میشود وجودش همچو دیواریست،از یورش

آخرین مطالب این وبلاگ

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها